English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (3804 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high altitude U از ارتفاع زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
alpine U واقع در ارتفاع زیاد
fly U فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
altitude sickness U کسالت در اثر ارتفاع زیاد
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
high airburst U ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
high altitude U ارتفاع زیاد
loft bombing U بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
superelevation U ارتفاع زیاد
Other Matches
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
flare dud U گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude U ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation U اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude U ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
low altitude U ارتفاع کم ارتفاع پست
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
low airburst U ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
bombing height U ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
exmeridian altitude U ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum U سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
altitudes U ارتفاع
elevation U ارتفاع
contour lines U خط هم ارتفاع
apparent celestiallatitude U ارتفاع
low U کم ارتفاع کم
altitude U ارتفاع
low-rise U کم ارتفاع
elevations U ارتفاع
heights U ارتفاع
x height U ارتفاع x
low level U در ارتفاع کم
height U ارتفاع
depths U ارتفاع
depth U ارتفاع
apothem U ارتفاع
line height U ارتفاع خط
sawed off U کم ارتفاع
attack altitude U ارتفاع تک
low altitude U ارتفاع پایین
low cloud U ابرهای کم ارتفاع
safe altitude U ارتفاع امن
cam throw U ارتفاع منحنی
cam throw U ارتفاع بادامک
altitude U ارتفاع هواپیما
jump altitude U ارتفاع پرش
height of rise U ارتفاع برجستگی
altitudes U ارتفاع هواپیما
level U سطح ارتفاع
flange depth U ارتفاع لبه
height overall U ارتفاع ساختمان
suction lift U ارتفاع مکش
headroom U ارتفاع ساختمان
effective depth U ارتفاع مفید
flypasts U پرواز در ارتفاع کم
flypast U پرواز در ارتفاع کم
flybys U پرواز در ارتفاع کم
height of site U ارتفاع پایگاه
height of site U ارتفاع ایستگاه
height of rise U ارتفاع ابگیر
elevator gear U گردونه در ارتفاع
head pressure U ارتفاع فشاری
height clearance U ارتفاع مجاز
height of burst U ارتفاع ترکش
hight of burst U ارتفاع ترکش
height of centers U ارتفاع مرکز
height of eye U ارتفاع راصد
height of fill U ارتفاع خاکریز
flyby U پرواز در ارتفاع کم
studding U ارتفاع اتاق
drop altitude U ارتفاع بارریزی
height adjustment میزان ارتفاع
barometer U ارتفاع سنج
barometers U ارتفاع سنج
hauteur U ارتفاع غرور
critical height U ارتفاع بحرانی
critical altitude U ارتفاع بحرانی
computed altitude U ارتفاع محسوب
depth of abutting gap faces U ارتفاع شکاف
hypsometer U ارتفاع سنج
cruising altitude U ارتفاع پرواز
hypsometer U ارتفاع پیما
drop altitude U ارتفاع پرش
high jump U پرش ارتفاع
discharge head U ارتفاع تخلیه
humble U بدون ارتفاع
humblest U بدون ارتفاع
take a sight U ارتفاع گرفتن
depth of tooth U ارتفاع دندانه
head U ارتفاع فشاری
leveled U سطح ارتفاع
altimeter U ارتفاع سنج
quadrat U ارتفاع سنج
astro altitude U ارتفاع نجومی
optimum height U حداکثر ارتفاع
bankful U ارتفاع لبریزی
altimeters U ارتفاع یاب
barometric U ارتفاع سنجی
ceiling U ارتفاع ابر
altimeters U ارتفاع سنج
optimum height U ارتفاع مطلوب
rise U ارتفاع پله
rises U ارتفاع پله
altitude sickness U ناخوشی ارتفاع
levelling U ارتفاع یابی
altimeter U ارتفاع یاب
ceilings U ارتفاع ابر
observed altitude U ارتفاع حقیقی
total suction head U ارتفاع کل مکشی
riser U ارتفاع پله
pressure head U ارتفاع فشار
percolation head U ارتفاع نفوذ
bombing height U ارتفاع بمباران
absolute altitude U ارتفاع مطلق
levels U سطح ارتفاع
net head U ارتفاع موثر
effective length of strut U ارتفاع کمانش
levelled U سطح ارتفاع
vertical interval U اختلاف ارتفاع
elevating mechanism U دستگاه حرکت ارتفاع
height adjustment screw پیچ تنظیم ارتفاع
superelevation U بلندی بر اضافه ارتفاع
flight level U سطح ارتفاع پرواز
free board U عمق یا ارتفاع ازاد
position angle U زاویه ارتفاع جسم
free board U ارتفاع سطح اب تا تاج سد
elevating arc U قطاع حرکت ارتفاع
high jumper U پرنده پرش ارتفاع
altitude intercept U رهگیری در ارتفاع بالا
stato scope U ارتفاع سنج هواپیما
drawdown U ارتفاع افت اب در چاه
altitude datum U ارتفاع از سطح دریا
high water U حداکثر ارتفاع اب مد دریا
dicing photography U عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
hoverting U حفظ ارتفاع پرواز
altitude separation U حد سطوح مبنای ارتفاع
altimeter setting U تنظیم ارتفاع سنج
elevating mechanism U دستگاه حرکت در ارتفاع
form line U خط بین نقاط هم ارتفاع
elavation tint U هاشور ارتفاع نقشه
height adjustment scale پایه تنظیم ارتفاع
negative altitude U ارتفاع غلط است
computed altitude U ارتفاع حساب شده
closed height U حداکثر ارتفاع لیفتراک
zenith distance U ارتفاع راس القدم
cap height U ارتفاع حروف بزرگ
ceilometer U ارتفاع سنج ابر
zenith distance U فاصله ارتفاع نافر
altitude U ارتفاع از سطح دریا
mean range of the tide U میانگین ارتفاع کشند
barometric altimeter U ارتفاع سنج فشاری
barometric altitude U ارتفاع بارومتری هواپیما
minimum elevation U حداقل ارتفاع لوله
very high U ارتفاع خیلی بالا
altitudes U ارتفاع از سطح دریا
optimum height U ارتفاع حداکثرقابل استفاده
calculated altitude U ارتفاع تنظیم شده
calculated altitude U ارتفاع محاسبه شده
spot elevation U ارتفاع تعیین شده
datum plane U سطح مبنای ارتفاع
angle of elevation U زاویه ارتفاع لوله
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
mean high water neaps U متوسط ارتفاع اب دریا
height adjustment foot پایه تنظیم ارتفاع
head U ارتفاع ریزش سر رولور سر
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا
towered U برج شیرجه به ارتفاع 01متر
banks U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
absolute altitude U ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
absolute altimeter U دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
towers U برج شیرجه به ارتفاع 01متر
tower U برج شیرجه به ارتفاع 01متر
height money U اضافه بهای کار در ارتفاع
height equivalent of theroretical plate U ارتفاع معادل بشقابک نظری
elevation stop U متوقف کننده حرکت ارتفاع
half tide level U ارتفاع متوسط کشند اب دریا
haul defilade U تا ارتفاع لوله پشت سنگر
mean low water neaps U ارتفاع متوسط پس رفت اب دریا
density U چگالی یا ارتفاع پرز فرش
pneumercator U شاغول سنجش ارتفاع مایعات
mean higher high water U ارتفاع متوسط پیشرفت اب دریا
ceilometer U وسیله سنجش ارتفاع ابر
stature U ارتفاع طبیعی بدن حیوان
release altitude U ارتفاع رها کردن بمب
elavation tint U رنگ یا هاشورهای ارتفاع نما
calibrated altitude U ارتفاع تنظیم شده هواپیما
bank U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
summer draft U خط ارتفاع بار تابستانی کشتی
neap U حداقل ارتفاع اب یاجذر و مد دریا
radio altimeter U ارتفاع سنج راداری یاتشعشعی
Recent search history Forum search
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1A cop who doesn't exactly play it by the book.
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2In order to be interesting you have to be mean
2In order to be interesting you have to be mean
1you still weren't very nice to him about it.
1for some time i did not have to speak much.
2high dimentional task solution space
1veterans
2and had to spend a good hour tidying it up!!
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com